منو ؟؟..این!!!
.از کنایه ها نرنج! خبر از من داری؟… همیشه به انتهای گریه که میرسم صدای ساده تنهایی را از نهایت شب میشنوم ! وقتـــــی به عقب بر میگردی ؛
این مردم کارشان نیش زدن است!
عمریست به هوای بارانی می گویند:"خـــ...ـــ..ــراب"
....
.......
......
خبر از دلتنگی های من چطور؟
و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند…
خبرش رسیده که مرده اند؟
هیچ سراغ دلم را میگیری؟
کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟
مچاله ام از دلتنگی؟
آه… که هیچ کلاغی نساختیم میان هم
وجدانت راحت…
خبرهای من به تو نمی رسد
صدای غروب غزال ها را ،
صدای بوق بوق نبودن تو را در تلفن ،
آرامتر که شدم ، شعری از دفتر دریا میخوانم،
و به انعکاس صدایم در آیینه اتاق خیره میشوم ،
در سردی این همه حیرت کجا مانده ای آخر........
متوجه میشی که جــــــای بعضیا ،
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !!!
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |